در قرآن کریم داستان عیسى بسیار مفصل و روشن آمده است : قرآن داستان خلقت عیسى را به قضیه خلقت ا دم تشبیه کرده است . مادر عیسى ، مریم به اراده پروردگار حامله مى شود و عیسى متولد مى گردد. و این همان نکته اى است که در ادیان یهوه و مسیح بحران ساز شده است .
قرآن به نبوت و رسالت عیسى از همان لحظه ولادت تصریح مى کند و نشان مى دهد که ولادت او بر حسب معمول نیست و او مولودى خارق العادق با رسالت جهانى نجات بشریت است .
قرآن ساحت مقدس مریم مادر عیسى را از هر گونه آلودگى و تهمت پاک مى سازد و چگونگى حامله شدن وى را بیان مى کند
در روایات اسلامى به داستان ولادت و رسالت عیسى در پرتو رهنمودهاى قرآن و پیامبر اسلام ، پرداخته شده است .
بنا به روایات تاریخى موجود، عیسى بن مریم در روستاى ناصره به دنیا آمد. در منابع یهود از این مکان ذکرى نشده است . عیسى در همان روستا خواندن و نوشتن را فرا گرفت . زبان او عبرى ممزوج به سریانى بود. مردم فلسطین در آن زمان به این زبان سخن مى گفتند. عیسى احتمالا زبان یونانى را فرا گرفته بود. یهودیان در آن زمان زبان یونانى را تحریم کرده بودند.() اما قرآن صریحا به علم لدنى عیسى تصریح کرده و تاءکید مى کند که او هرگز به مکتب نرفت و خط ننوشت )
محققان مى گویند که عیسى از نسل داود نبى (از طرف مادر) است . عیسى در زمان هرود پادشاه اسرائیل در بیت لحم در جنوب اورشلیم به دنیا آمده است . مادر او مریم و پدر خوانده اش یوسف مى باشد. آنان به بیت لحم آمده بودند و در همین سفر بود که عیسى متولد شد. در همان موقع سه نفر از مغان ایرانى که ستاره عیسى را در مشرق دیده بودند، به دنبال آن به فلسطین آمده بودند.
آن مولود مقدس را زیارت کرده و بر وى نیاز بردند و هدایاى خود را به او تقدیم داشتند. از کودکى عیسى اطلاعى در دست نیست . همین قدر گفته شده که پدر خوانده اش یوسف در شهر ناصره کار نجارى داشت و عیسى در نزد او این صنعت را آموخت . برخى گفته اند که اگر پدر واقعى اى یوسف نجار نیست ، پس چرا در انجیل او را پدر عیسى گفته اند؟! بدیهى است که این از تحریفات انجیل است و عدم درک چگونگى ولادت عیسى . عیسى در سن سى سالگى به دست یحیى بن زکریا تعمید یافت . مدتى در نزد او شاگردى نمود. کم کم او به مانند یحیى به موعظه مردم آغاز کرد و در کنیسه هاى یهود یا در کشتزارها و بازارها براى مردم سخن مى گفت . به آنان پند و اندرز مى داد و چون روحى قوى داشت ، به قوت ایمان خویش و با نیروى تلقین خود بیماران را شفا مى داد و مى گفت : بسلامت برو و دیگر گناه مکن ؛ ایمان تو، ترا شفا خواهد داد.(392) در روایات اسلامى آمده است که مریم و عیسى و یوسف به مصر مهاجرت کردند و دوازده سال در آنجا اقامت نمودند. پس از بازگشت به شام در ناصره سکنى گزیدند و حضرت عیسى تا سى سالگى در آنجا زندگى مى کرد) منابع دیگر اشاره دارند که ((مسیح و مادرش و یوسف )) درودگر به مصر کردند. علت مهاجرت ترس از سفاک حاکم بر فلسطین ((هرویس )) بود
در انجیل متى ، فصل دوم ، آمده است که :
((یوسف نجار در خواب دید که فرشته ها به او گفتند عیسى و مادرش را بردارد و به مصر مهاجرت کند و در آنجا مقیم باشد که ((هرودیس )) از دنیا برود.. و یوسف هم به مصر مهاجرت کرد))
ما در انجیل برنا با این مهاجرت نیامده است . در این انجیل در فصل سوم و ششم آن ، سخن از مهاجرت عیسى بن مریم و یوسف به یکى از روستاهاى بیت لحم و بازگشت آنان پس از مرگ هرودیس به اورشلیم ، مى باشد. در فصل ششم تا یازدهم همین انجیل آمده است که : ((عیسى در یکى از قراء تابع بیت لحم متولد شده است )))
((ارنست رنان )) مى گوید: ((مریم و عیسى پس از مرگ یوسف نجار به قانا محل و زادگاه مریم رفتند. عیسى در آنجا نجارى مى کرد و هر سال یکبار به زیارت حج یعنى اورشلیم مى رفت )).
برخى منکر وجود تاریخى عیسى شده اند. این انکار انگیزه روانى دارد. اصولا شخصیت هاى برجسته و بزرگ تاریخ که تحولات و اصلاحاتى بنیادى داشته اند، مورد شک و تردید قرار مى گرفته اند. عیسى نیز به دلیل شیوه پیدایش و رسالت ، مورد تردید برخى قرار گرفته است . حال آن که صرف نظر از تصریحات قرآن کریم مبنى بر وجود، حضور، رسالت و سرانجام حضرت عیسى بن مریم (علیه و على نبینا و آله السلام )، منابع و شواهد و قرائن تاریخى بسیارى بر وجود تاریخى این پیامبر بزرگ الهى دلالت دارند.
مورّخان یهودى و رومى بر وجود عیسى شهادت داده اند. از جمله : ((یوسف )) نویسنده یهودى که تا سال 90 میلادى مى زیسته ،
ادامه دارد...