سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اولدوز


ساعت 9:16 صبح پنج شنبه 88/10/10

و قال ربکم ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى .
- و پروردگار شما گفت مرا بخوانید تا شما را اجابت (استجابت ) کنم آنان که از پرستش تکبر مى ورزند بخوارى و بدوزخ در خواهند آمد.
مردم دو دسته اند: دسته اى داراى اعتقادى محکم و راسخ به دعا هستند، و دسته اى دیگر پشت پا بهمه ادعیه و اوراد میزنند و آنرا مخالف با عقل میدانند. این دسته از دو گروه غیر مسلمان و مسلمان تشکیل یافته اند.
در گروه غیر مسلمان ، دانشمندانى که وجود دارند که دعا را جسارت بدرگاه خدا دانسته تقاضاى از خدا را دلیل بر آشنا نبودن خدا بوظائفش مى پندارند (موریس - مترلینگ ). عده اى دیگر از منکرین ، دعا را عمل شرم آور میدانند (نیچه ). عده اى دیگر دعا را کار بیهوده اى مى پندارند (اگوست کنت ).
در گروه مسلمان اعتراضاتى دیگر وجود دارد، این گروه میگویند مگر نه این است که :
(( ابى الله ان یجرى الامور الا باسبابها)) ، و یا خدا میفرماید: (( لیس للانسان الاماسعى )) ، و یا (( ولن تجدلسنت الله تبدیلا)) (( ولن تجد لسنت الله تحویلا))
پس دیگر معنى دعا چیست و با دعا چه چیز تغییر خواهد یافت ؟
در مورد دسته اول باید بگوئیم که تصویر غلطى از دعا در ذهن این دسته از دانشمندان رسوخ کرده و اینان آن تصویر را ناشایسته دانسته و رد کرده اند مانند کسیکه خدا را منکر است که در اصل ، حمله اش متوجه صورت ذهنى است که خودش ساخته .
اگر دین و خدا و دعا بدرستى و شناخته و شناسانده مى شد جاى هیچگونه روى گردانى و انکار نبود.
در مورد دسته دوم گفته مى شود که دلیل انکار دعاى چیزى جز قبول نظم جهان نیست ، و ما بایستى منکر واقعیت شویم و جهانرا ساخته ذهن خود تصور کنیم یا بواقعیت جهان اعتراف کنیم و نظم را قبول نمائیم که در صورت قبول بایستى دعا را که انتظار معجزه خیزى از آن داریم مخالف نظام آفرینش دانسته و بدور بیاندازیم این ایراد صحیح نیست چون نظم با بینش ما آمیخته است مى توان گفت که نسبى است .
ما در این جهان از تمام علل و معلولات آگاه نیستیم و تنها گوشه اى از آنرا میدانیم چه مانعى دارد آن حالت توجه مخصوص به پروردگار و آن آمادگى خاص روحى ، خود در سلسله علل قرار داشته باشد و در حوادث این جهان اثر بگذارد، بنابراین انکار تاءثیر این حالت خاص روحى مساوى با ادعاى آگاهى بر همه چیز است .
گذشته از این ، باید بدانیم که ادعیه اسلامى غالبا در خواست شخص نیست و تنها قسمتى کوچک از آنها مربوط بدعاهاى شخصى میشود و تازه در این قسمت هم هیچگونه خلاف سنت مشاهده نمیشود. بنابراین ، همه اینها را اثر خاص تربیتى و انسانى دارد، بعضى از دعاها چون دعاى ، بعد از نماز یکنوع سرود مذهبى است و بعضى چون دعاى افتتاح تعلیم و تذکر توحید یا حمد پروردگار است ، و برخى از آنها چون دعاى کمیل تقاضاى عفو و توبه و معذرت خواهى است و قمست زیادى دعا براى غیر است و در آخر، دعاهاى شخصى است .
همانطور که در بالا اشاره شد تازه در این مورد هم خلاف سنتى وجود ندارد. چون دعا فرموده خداست : صراحت بى شک در
(( ادعونى استجب لکم )) است ، دعا هم یکى از اسبابى است که خداوند نتایجى بر آن موقوف و مترتب نموده است و دائره اسباب جهان منحصر بآنچه میدانیم ، نیست .
فعالیت باید همراه با دعا باشد خداوند وسائل را بر مى انگیزاند و ما باید از این وسائل استفاده کنیم . جالب است که نه تنها دعا عامل غیر ضرورى نیست بلکه سرباز زدن از آن ، خودپسندى و کبر است و کبر تنها باعث عدم توجه بدعا است و همانگونه که از آیه مستفاد میشود کبر یکنوع کفر است . بنابراین ، دعا عملا درس تواضع و فروتنى در برابر پروردگار و عبودیت به انسان مى آموزد و این روح را در او پرورش میدهد و ریشه کفر را که کبر است در انسان مى سوازند.
آثار و فوائد دعا از حد برون است ، شناخت خدا اولین اثر و فائده آن است . دعا کننده سعى میکند صفات خدا را بشناسد و ملکات اخلافى را در خود تقویت نماید، گفتار حضرت صادق علیه السلام خطاب بکسانیکه مى گفتند ما دعا میکنیم و مستجاب نمیشود که فرمود نمیشناسید کسى را که میخوانید دلیل بر آن مدعى است .
تلقین به نفس به آثار حیرت انگیز آن از جمله فوائد دعا است . کنترل هوسهاى سرکش یکى دیگر از فوائد دعا بشمار میرود، بوسیله دعا از طغیان شهوات جلوگیرى میشود، از لحاظ آثار روانى ، دعا آرامش دهنده است بطور محسوس از آمار انتحار و طلاق و مانند آن که اثر مستقیم یاءس و ناامیدى است در پرتو دعا کم میشود.
(اکسیس کارل ) میگوید: کمیت اندیشه و بیان آن جا که پاى نیایش و دعا فرا میرسد در مى ماند، زیرا نیایش ‍ بلندترین قله تعبیر را در پرواز عشق از میان شب ظلمانى عقل پیدا میکند.
هم چنین میگوید دعا بر روى صفات و خصائص انسان اثر میگذارد و اجتماعاتیکه احتیاج به نیایش و دعا را در خود کشته اند معمولا از فساد و زوال مصون نخواهند بود....


¤ نویسنده: یه نفر

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:3 صبح پنج شنبه 88/10/10

لوئى پاستور، طبیعى دان، شیمى دان و کاشف میکرب و یکى از بزرگ‏ترین خدمتگزاران جامعه بشریت در روز بیست و هفتم دسامبر سال 1822 میلادى در دهکده دول واقع در کوهستان‏هاى ژورا در فرانسه متولد شد.
زمانى که پاستور هنوز کودک بود، خانواده‏اش به آربوآ کوچ کرد. شغل پدرش دباغى بود و با اینکه او زندگى فقیرانه‏اى داشت، نسبت به تحصیل فرزندش توجه زیادى مى‏نمود. اگر پدر لوئى پاستور آرزومند ترقى و پیشرفت او نبود شاید وى سراسر عمر خود را در دباغخانه سپرى کرده بود.
پدر پاستور مى‏گفت: فرزندش باید به مدرسه برود و مرد باسوادى گردد، اما لوئى پاستور با بى علاقگى به دبستان مى‏رفت و آموزگارانش او را کودن مى‏دانستند و او را دلسرد مى‏کردند! بالاخره با اصرار و پافشارى پدرش دوره دبستان را به پایان رسانید و براى ادامه تحصیلاتش به دانشسراى پاریس رفت. در دانشسرا بسیار ناراحت بود و احساس غربت مى‏کرد، ولى به هر حال با مشکلات فراوانى تحصیلات خود را ادامه داد و بعدها به دانشگاه سوربن رفت.
پاستور در سال 1848 با برانگیختن اعجاب استادان خود، در ردیف آنان قرار گرفت و با دریافت دکترا، به سمت استاد شیمى دانشگاه استراسبورگ انتخاب گردید.
در همین دوران لوئى پاستور شیفته دختر رئیس دانشگاه شد و طى نامه‏اى تقاضاى ازدواج خود را به عنوان رئیس دانشگاه نوشت، که این نامه از جمله جالب‏ترین نامه‏هاى تاریخ است!
او نوشته بود:
... من ثروتمند نیستم، فقط انسانى هستم ایستاده، که قلبى پاک، شریف و مهربان در سینه‏ام مى‏طپد و از نعمت سلامتى هم برخوردار مى‏باشم...
بالاخره پاستور در سال 1852 ازدواج نمود و در همین دوران آزمایش‏هاى اساسى خود را شروع کرد.
پاستور در حالى که در شهر دیژون فیزیک و در استراسبورگ شیمى تدریس مى‏کرد، اندیشه کشف آفت آب جو و شراب از ذهنش دور نمى‏شد و او را سخت به خود مشغول کرده بود.
شیمى دان‏هاى آن دوران، علت تحول شراب را نمى‏دانستند و تلاش‏هاى آنان براى پى بردن به علت این تحول به جایى نمى‏رسید. پاستور از کوشش بى نتیجه و نافرجام دانشمندان خسته و نومید نشد و با همتى بلند و روحى امیدوار در صدد انجام یک کار بزرگ بود، با پشتکار و علاقه، به آزمایش‏هاى گوناگون پرداخت و از جمله به وسیله میکروسکوپ آزمایشى روى نمونه آب جو ضایع شده انجام داد و در سال 1852 میلادى کتاب معروف خود رإ؛88 در مورد تخمیر نوشت.
با انتشار این کتاب، پاستور شهرت فراوانى یافت، لذا در سال 1857 که دانشگاه جدیدى در شهر لیل تاسیس گردید، پاستور را به سمت ریاست دانشکده علوم آن دانشگاه انتخاب کردند.
پاستور با اینکه در دانشکده علوم، کارهاى زیادى داشت و وظائف سنگین و خطیر ریاست دانشکده را انجام مى‏داد و تقریبا تمام وقت او، توسط دانشکده پر شده بود، در عین حال آزمایش‏هاى خود را هم چنان ادامه مى‏داد و پس از مدتى مطالعه و تفکر و تجربه، به این نتیجه رسید، که ممکن است عمل تخمیر به علت وجود و عملکرد بعضى از موجودات زنده ریز باشد.
وى با آزمایش هایى که روى شیره چغندر انجام داد، درستى نظریه خود را ثابت کرد، که موجودات ذره بینى و زنده‏اى هستند که به صورت کپک باعث تخمیر آب جو مى‏شوند!
و در ماه اوت سال 1857 در جلسه آکادمى علوم لیل علاوه بر اثبات نظریه خود، ثابت کرد که مخمر احتیاج به اکسیژن دارد، تا این موجودات زنده ذره‏بینى بتوانند زندگى کنند و تولید مثل نمایند.
هم چنین ثابت نمود، پس از مرگ موجودات زنده، این موجودات زنده ذره‏بینى، روى جسد مرده قرار مى‏گیرند و با وجود اکسیژن و محیط مساعد به زاد و ولد مى‏پردازند و جسد مرده را متعفن کرده و اندک اندک آن را تجزیه مى‏نمایند. آن گاه باقى مانده جسد مرده، به مصرف تغذیه نباتات و حیوانات دیگر مى‏رسد و به این طریق جسد مرده، به اشکال مختلف به زندگى خود ادامه مى‏دهد.
در سال 1865 کرم ابریشم‏هاى ولایات جنوبى فرانسه و چند منطقه دیگر بر اثر عارضه مرموزى از بین رفت و مردم این مناطق را که تنها درآمدشان، از راه تربیت کرم ابریشم بود، از این منبع درآمد محروم ساخت. پاستور همراه با دوستش درما به جنوب فرانسه رفت، تا علت این عارضه مضر را کشف نماید، اما در همین هنگام بود که پدرش در ژوئن سال 1865 و پسرش کامیل در سپتامبر همان سال و دخترش سیسیل در تابستان بعد زندگى را بدرود گفتند. طولى نکشید که خودش هم دچار بیمارى شدیدى گردید و بنیه‏اش ضعیف شد، ولى خوشبختانه قبل از آنکه حادثه‏اى برایش پیش آید، حالش بهتر شد.
پاستور به محض بهبودى نسبى، به جنوب فرانسه عزیمت نمود و پس از مدت‏ها تحقیق و مطالعه کشف کرد، که یک نوع باسیل موذى، موجب آن همه آفت و خسارت مى‏گردد و راه کشتن این نوع باسیل را هم پیدا کرد.
پاستور میکرب بیمارى‏هاى مختلف را به مدت یک هفته کشت مى‏داد سپس آن را به حیوانات تزریق مى‏کرد و با این نوآورى خود، جان هزاران گاو و گوسفند را از مرگ حتمى نجات داد.
پاستور این شیوه درمان را در مورد مرغ‏ها نیز بکار بست و نتیجه بسیار موثر و مفیدى گرفت.
در سال 1880 دامپزشکى فرانسه، دو سگ هار را براى پاستور فرستاد و او بعد از مدت کوتاهى، میکرب مرض هارى را شناخت و در ششم ژوئیه همان سال، پسربچه نه ساله‏اى به نام ژوزف میستر را که یک سگ هار به سختى او را گزیده بود، با تزریق سرمى که خود ساخته بود، درمان کرد و او را نجات داد.
در سال 1888 انستیتو پاستور را در پاریس بنیان نهاد و بعدها از روى آن، انستیتوهاى زیادى در دنیا ایجاد شد. این موسسات تاکنون جان میلیون‏ها نفر را از مرگ و بیمارى نجات داده‏اند.
لوئى پاستور مردى ساده، متواضع و مهربان بود و هدفى جز خدمت به جامعه بشریت و پیشرفت علم و دانش نداشت و از دنیاطلبى منزه بود. وى در سال 1895 میلادى پس از هفتاد و سه سال زندگى افتخارآمیز و به یادگار گذاشتن کشفیات مفید و ارزشمند خود، در حوالى پاریس درگذشت و جسد او را در زیرزمین انستیتو پاستور - محلى که مخصوص دفن دانشمندان و نوابغ بزرگ است - به خاک سپردند.
- 333 چهره درخشان، ج 1، ص 272؛ نوابغ علوم، ج 1، ص 108. ?

باتشکر اوولدووز...


¤ نویسنده: یه نفر

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:55 صبح چهارشنبه 88/10/9

خون از عناصر سلولى معلق در پلاسما تشکیل شده و عناصر سلولى آن عبارتند از: گلبولهاى قرمز، گلبولهاى سفید و پلاکتها. میزان حجم این عناصر در خون چهل و پنج درصد است و پنجاه و پنج در صد بقیه حجم خون ، پلاسما مى باشد.
اما ترکیبات خون عبارتنداز: گلبونهاى قرمز و چند لوکوسیت یا گویچه هاى سفید شامل گرانولیست ، لنفوسیت ، مونوسیت ، پلاکتها و مقدارى محلول مانند کلسترول ، قند، املاح ، آنزیمها و چربیها که در پلاسما غوطه ورند. براى ثابت ماندن حجم و فشار خون باید غلظت آن همواره تحت کنترل قرار گیرد به همین منظور خون ، میزان آب نوشیده شده را جذب و بخش ‍ زاید آن را توسط کلیه ها و پوست (تعرقطعنامه دفع مى کند. وقتى بدن از نظر آب در مضیقه باشد، خون از کوچکترین ذرات آب موجود در بدن بهره بردارى مى کند و با ایجاد حس تشنگى ، آب مى طلبد و دلیل احساس ‍ تشنگى پس از خونریزى نیز همین است ، زیرا در این حالت حجم و فشار خون در بدن کاهش مى یابد و لازم است بلافاصله با ورود آب به بدن فشار خون به حالت اولیه خود باز گردد.
مهمترین عمل گلبولهاى قرمز، رساندن اکسیژن از ریه ها به سلولها و بازگرداندن گازکربنیک به ریه ها است . ریه ها با عمل دم و بازدم وظیفه جذب اکسیژن از خارج بدن و دفع گازکربنیک به خارج از بدن را به عهده دارند. مهمترین وظیفه گلبولهاى سفید دفاع از بدن در مقابل عفونت و بیماریهاست . برخى از گلبولهاى سفید، باکتریهاى مهاجم را در میان مى گیرند و آنها را از بین مى برند. دسته اى دیگر از آنان در مقابل بیماریهاى مختلف در بدن ایجاد مصونیت مى کنند. گلبولهاى سفید تک هسته اى در غدد لنفاوى ، لوزه ها، طحال ، کبد و مغز استخوان ساخته مى شوند.
پلاکتها باعث انعقاد خون در هنگام خون ریزى مى شوند و کوچکترین سلول بدن مى باشد و عمر آن بین هشت تا ده روز که در مغز استخوان ساخته مى شوند.
پلاسما، ضمن رساندن آب و مواد غذایى به سلولها، حامل مواد پروتئینى و عوامل انعقاد خون ، مواد معدنى و هورمونهاى لازم جهت رشد بدن مى باشد؛ پلاسما مواد زاید را از سلولها مى گیرد و براى دفع به کلیه ها مى رساند.
هموگلوبین ، ماده اى است پروتئینى و در گلبولهاى قرمز وجود دارد و سرخى رنگ خون را باعث مى شود. این ماده اکسیژن را به سلولها مى رساند و انیدرید کربنیک (CO2) را به ریه باز مى گرداند.
عامل ار - هاش (H.R) 
(ار - هاش ) ساختمان شیمیایى پیچیده و خاصى است که در گلبولهاى قرمز خون 90 مردم ایران وجود دارد، لذا این افراد را (ار - هاش مثبت ) یعنى دارنده این عامل مى نامند. در خون بقیه افراد این عامل وجود ندارد و (ار - هاش منفى ) هستند. در خون افراد (ار - هاش مثبت ) ماده ضد آن وجود ندارد، لذا به افراد عامل مثبت مى توان هم عامل مثبت و هم عامل منفى تزریق کرد ولى به گروههاى منفى باید خون متجانس تزریق شود. چنانچه به افراد گروه منفى خون گروه مثبت براى یکبار تزریق شود حادثه اى رخ نخواهد داد اما در صورت تکرار براساس طبیعت دفاعى بدن که با هر عامل ناشناخته وارده به بدن مبارزه مى کند، خون جدید با ماده اى به نام پادتن مورد حمله قرار مى گیرد و عمل ار - هاش آن از بین مى رود در نتیجه خون جدید در بدن خراب و نهایتا منجر به مرگ شخص مى شود.
گروههاى خونى 
گروههاى خونى براساس ساختمان شیمیایى موجود در سطح گلبولهاى قرمز به چهار گروه A، B، AB و O تقسیم کرده اند. بدین ترتیب هر گروه خونى کاملا اختصاصى مى باشد و نباید به انسانى دیگر با گروه خونى نامتجانس تزریق شود؛ اما گروه O به دلیل ساختمان خاص گلبولهاى آن که نه ضد A و نه ضد B هستند قابل تزریق به تمام گروههاى چهارگانه هستند و اصطلاحا گروه O را گروه دهنده همگانى مى نامند...


¤ نویسنده: یه نفر

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:48 صبح چهارشنبه 88/10/9


در عصر علامه مجاهد، دانشمندان و مجتهدان دینى هر یک به روشى به مقابله با نظام طاغوت برآمدند و هر یک با ایجاد نهضتها و حرکتها اصلاحى به مقابله با تجاوز و استعمار برخاستند و در احیاى ارزشهاى اسلامى پافشارى کردند.
نواب صفوى از شاگردان مخلص مکتب غدیر علامه امینى شد و به مبارزه علیه طاغوت پرداخت . روش علامه نستوه از گونه اى دیگر بود.. وى معتقد بود که باید کارى ریشه اى انجام داد.
علامه امینى ، با مطرح نمودن ولایت و امامت و بحثهاى عمیق علمى و کاوشگرانه پیرامون آن از نخستین متفکران اسلامى بود که به ولایت فقیه در عصر غیبت رسید و بحث و درس اختصاصى پیرامون آن را امرى لازم و ضرورى دانست . ایشان حکومت را از آن ولى فقیه به حساب آورد و گفت :
(دیگران غاصبند و این مقام حق مسلم آن فریادگر است .)
در جاى دیگر به صراحت هر چه تمامتر ندا برداشت :
(الامام الخمینى ذخیرة الله للشیعة ) امام خمینى ذخیره خدا براى جهان تشیع است . چه او از طلوع فجر صادق خبر داشت و رسالتى که بر دوش مجدد قرن نهاده شده بود. از این رو علامه شاگردى تربیت کرد چونان نواب صفوى تا حکومت علوى را فریاد زند و با یاران خویش پایه هاى حکومت غاصبان را به لرزه درآورد...

¤ نویسنده: یه نفر

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:46 صبح چهارشنبه 88/10/9

حضرت آیت الله امینى زمانى همت به تالیف (الغدیر) گماشت و خواست خاطره سال دهم هجرت و واقعه غدیر را زنده کند که وهابیت ریشه گرفته و درصدد نابودى تمام آثار و بقایاى ائمه (علیهم السلام ) بود. وهابیها که خود ویران ساختن گنبد و بارگاه ائمه اطهار و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) را واجب مى دانستند، همه طوایف مسلمانان را کافر مى شمردند و متهم به شرک و الحاد مى نمودند و کشتن آنان را روا مى دانستند.
علامه امینى به عنوان یک اسلام شناس ، یک مصلح و فیلسوف اجتماعى پا به میدان نهاد تا با احیاى (غدیر) مدینه فاضله اسلامى را به امت اسلامى عرضه دارد. رسالت امینى ، احیاى اندیشه هاى ناب اسلامى بود و ایشان نسبت به تهاجم گسترده غرب به اسلام نیز توجه داشت ، تهاجمى که در ترکیه با به قدرت رسیدن آتاترک و در ایران با به قدرت رسیدن رضاخان در حال توسعه بود. علامه امینى با تالیف (الغدیر) خاطرات عصر نبوى را تجدید مى کند، عصرى که سرورى از آن امت قرآنى است و رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) رهبرى آن را بر عهده دارد و بعد از خود على ابن ابیطالب (علیه السلام ) را به عنوان وصى و جانشین معرفى کرده است .
امینى احیاگر سنت نبوى ، با الغدیر جلوه هاى شوکت و عظمت امت اسلامى را در خاطره ها زنده مى دارد و اصل اصیل و محور حکومت قرآنى ، جریان غدیر خم را یادآور مى شود.
امینى در عصرى زندگى مى کند که شکست دولت عثمانى روى داده است ، شکستى که اگر اصل (غدیر) و رهبرى امت آن گونه که پیامبر اسلام و قرآن کریم فرموده بودند، اجرا مى شد، روى نمى داد و انگلیس را جرات آن نبود که عراق را جزء مستعمرات خویش درآورد.(1917 م )
علامه امینى در عصر افول قدرت عثمانى و جایگزینى استعمار غرب به تالیف (الغدیر) پرداخت تا با یاد غدیر دریایى خروشان و مواج از امت اسلامى فراهم آورد و سد استعمار و استبداد را فرو ریزد.
داستان بزرگ و مهم غدیر خم داستان ولایت کبرى ، داستان آراستن و کامل ساختن دین است و اتمام نعمات و خشنودى پروردگار است .
علامه نستوه در پى اسناد حدیث غدیر، 24 کتاب تاریخى و 27 محدث و 14 مفسر قرآن و 7 متکلم اسلامى را مى یابد که به نقل حدیث نبوى پرداخته اند. آنگاه راویان حدیث غدیر از صحابه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) را به ترتیب حروف الفبا ذکر مى کند. وى 110 تن از اصحاب را نام مى برد که حدیث غدیر را روایت کرده اند و به نام 84 تابعى اشاره مى کند؛ سپس طبقات راویان حدیث غدیر از علما را بر مى شمارد. از علماى قرن دوم هجرى تا قرن چهاردهم 360 تن را ذکر مى کند که به نقل حدیث شریف غدیر موفق شده اند.
علامه مجاهد براى یافتن مدارک معتبر بارها به اقصى نقاط جهان مسافرت مى کند. از آن جمله سفرى به هند مى کند و با سید سعید العلماء موسوى فرزند شمس العلماء سید ناصر حسین نواده میر حامد حسین صاحب عبقات الانوار ملاقات مى نماید.
علامه مصلح با جمع آورى اجتماعات پیشوایان شیعه و گواهى بزرگان صحابه و شعراى حماسه سراى عصر توحید و سخنان راه پویان خستگى ناپذیر، تمامى زمینه هاى شک و تردید را از بین مى برد و معلوم مى دارد که حدیث غدیر جز از ذات پاک و بى آلایش حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) صادر نشده است .
سال 1364 هجرى قمرى (1324 هجرى شمسى ) چاپ اول کتاب در نجف آغاز مى شود و تا نه جلد آن به طبع مى رسد و در سراسر ممالک اسلامى و غیر آن منتشر مى شود. با پذیرش الغدیر در جهان اسلام ، واقعه غدیر به عنوان محور حرکت اسلامى و بنیان حکومت دینى و مذهبى اسلام قرار مى گیرد.

باتشکراوولدووز 


¤ نویسنده: یه نفر

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4      >